تولد دخترمممممممممممم.
نورا جان تو توی اولین ساعت بامداد 1 مهر به دنیا اومدی عشق من.
31 شهریور ماه بود که من نماز خوندم شام خوردم . و داشتم موهام را خشک می کردم مادر جون و بابا یی داشتند شام می خوردن که من احساس کردم داره شکمم درد می گیره رفتیم بیمارستان و فهمیدم که موقع به دنیا اومدن گل دخترمون. من و بابایی بسیار خوشحال بودیم . من و بابایی دائم از خدا می خواستیم که تو سالم به دنیا بیایی و نیازی به رفتن توی دستگاه را نداشته باشی . خدا روشکر دخترم سالم بودی من موقع زایمانم به امام زمان متوسل شدم یه احساس عجیبی داشتم نورا دوست داشتم زود تر ببینمت عزیزم با شنیدن صدات هنگام عمل و دیدن چهره ی پاک و معصومت بغض گلوم را گرفت . عزیزم . روز متولد شدنت عزیزم برای من و بابایی قشنگ ترین روز توی عمرمون بود عزیزم عاشقتم خترگلمو
وزن به دنیا اومدنت 2700 بود خداروشکر که سالم به دنیا اومدی این هم یه عکس از زمان تولدت